اسیر غربت

جویبارلحظه ها

ازتهی سرشار ... جویبارلحظه هاجاریست

 

روزگاری پرندهء کوچک آرزوی سفرداشت

سفر  به راههای دور دست را در سر داشت

 

بال و پر گشود و پرواز کرد

رفت و رفت

 

پرنده ء کوچک تنهای تنها میان تنهایی اسیر گشت

حال که اسیر غربت گشت و آرزوی بزرگ خود را نفرین میکند

 

حال فقط این جمله برایش مانده

اسیر غم و اندوه بودن بهتر است

از اسیر غربت بودن

خداوندا کسی را در غربت تلخ اسیر نکن؟

 

 



+نوشته شده در 1 دی 1391برچسب:,ساعت6:16توسط miss zeynab | |